محل تبلیغات شما

روزی خارکنی  با  بار خاری از راهی می گذشت ، خاری از بارش بَر راه افتاد ، و او از برداشتن آن خار از راه کوتاهی نمود ، ناخواسته آن خار در پای رهگذری که از آن مسیر می گذشت  فرو رفت ، رهگذر از درد آن خار آهی کشید و لنگان لنگان به راه خود ادامه داد . فردای آن روز که خارکن  مشغول خارکنی شد ناگهان خاری به چشمش فرو رفت ، فریاد از نهادش برآمد ، ناله کنان رو به آسمان کرد و گفت : خدایا من که از صبح تا به شب جان می کنم و خار درمی آورم که لقمه ای نان حلال برای خانواده ام ببرم این چه عقوبتی است که بدان گرفتار شدم ، رهگذری حکیم  که از آن مسیر می گذشت با شنیدن صدای ناله و گلایۀ خارکن به او گفت : یقین دان که گر باعث خار بر پای کسی نشوی ، خار در چشمت نخواهد نشست .

دنیا ، شعری از محمدمحمدی ( مدیر وبلاگ )

مزایده ی مال مشاع توقیف شده از محکومٌ علیه

مراحل اجرای مزایده ی اموال محکومٌ علیه

، ,خار ,راه ,خاری ,کسی ,پای ,آن خار ,که از ,مسیر می ,فرو رفت ,آن مسیر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرگار نود درجه مشاوره در حوزه تجهیزات پزشکی زیبایی اموزش ابتدایی