اگر چه درد زیباتر از این بر سر نمی آید
تو را می خواهم اما کاری از من برنمی آید
برادر کم ندارم سرنوشتم زیر و رو گردد
ولی از چاه ریزش کرده یوسف درنمی آید
نشستم باز امشب هم ردیفی استکان چیدم
خودم هم خوب می دانم کسی دیگر نمی آید
کلیدی را که پس دادی به دست مرگ خواهم داد
خیالت تخت جز یادت کسی از در نمی آید
همیشه عاشقی درد است ناشکری نباید کرد
از این بدتر همیشه هست از این بهتر نمی آید
کنارم نیستی،این درد را باور نخواهم کرد
اگر رفتی چرا بعد از تو عمرم سر نمی آید
علی_صفری
نمی ,درد ,خواهم ,هم ,کسی ,سر ,از این ,سر نمی ,ناشکری نباید ,است ناشکری ,درد است
درباره این سایت